کتاب 15 داستان از 15 نویسنده کوچک حاصل تلاش 15 دانش آموز پایه های سوم، چهارم،پنحم و ششم دبستان سحر روستای خشک آباد بخش بندزرک شهرستان میناب است که با وجود همه ی محرومیت ها و نبود امکانات لازم و در سنین پایین از ابتدای سال تحصیلی دست به کار بزرگی برای یادگیری فنون و اصول مهارت های نویسندگی و داستان نویسی کردن. یادگیری مهارتی که می تواند منشاء و شالوده ای برای پرورش قوه تخیل کودکان که همان نویسندگان و نخبگان آینده ی کشورمان است، باشد.
تا حدودی توانستیم به اهداف مدنظرمون برسیم و شادی و نشاط برای آن ها به ارمغان بیاوریم هر چند تا رسیدن به جایگاه اصلی تلاش و زمان بیشتری می طلبد. ما بر این باور هستیم که تقویت قوه ی تخیل کودکان بسیار مهم و تاثیرگذار در زندگی آنهاست و منجر به اتفاقات خوبی می شود. بر همین اساس راه را فراهم کردیم تا آن ها بتوانند بال تخیل خود را به پرواز در آورند و مثل دیگران از شادی و نشاط بهره مند و بر یادگیری و مهارت های آن ها افزوده شود.
کتاب 9 داستان از 9 نویسنده ی کوچک سال 97 با تلاش بچه های پایه ی سوم همین دبستان توسط انتشارات رامان سخن در تهران چاپ شد و پروژه ی تامین مالی آن نیز با همکاری مهربانه و خیرین میسر گردید و توانستیم از فروش کتاب ها برای دانش آموزان این مدرسه وسایل مورد نیاز خریداری کنیم. می توانید از طریق لینک زیر این پروژه را مشاهده بفرمایید.
بنده به عنوان معلم و راهنمای آن ها در این زمینه هدفی جز پرورش و شکوفایی مهارت ها و خلاقیت های آن ها ندارم. این بچه ها با چاپ داستان و کتاب خود علاوه بر یادگیری فنون و اصول نویسندگی و همچنین پرورش قوه ی تخیل، در واقع می خواهند به همسالان خود در سراسر کشور بگویند که ما با همه ی کمبودات و نبود امکانات لازم در روستا و مدرسه یمان می توانیم! پس شما هم در هر زمینه ای که دوست دارید تلاش کنید و خواهید دید که شما نیز می توانید!
حالا برای این که این اتفاق بخوبی میسر شود و دانش آموزان مستعد این روستا بتوانند زمینه ای برای شکوفایی استعدادشان فراهم کنند و شور و نشاطی در این بچه ها اتفاق بیفتد می خواهیم کتاب مجموعه داستان های آن ها را چاپ کنیم و از فروش حاصل دسترنج و تخیل آن ها به نفع دوستانشان در این مدرسه و روستا کمک کنیم.
ناگفته نماند این روستا با دارا بودن 24 دانش آموز مدرسه اشان به صورت چندپایه اداره می شود و یکی از روستاهای محروم بخش بندزرک شهرستان میناب است که حتی یک پارک کودک یا سرگرمی ای که بتوانند فراغت خود را با شادی بگدزانند ندارند.
امیدوارم بتوانیم با کمک هم قدم خیری هر چند اندک در شادی دل این بچه ها و پرورش استعدادهای نهفته ی آن ها برداریم!
یه روزی بود ، یه خدا بود ، یه زمین با یه قورباغه کوچولوی مهربون که تو یک جنگل خوشگل و سرسبز پایین یه آبشار بلند تو یه دریاچه زندگی میکرد . قورباغه کوچولو کلی آرزوهای قشنگ تو دلش داشت ، آرزوهایی که برای خودش خیلی بزرگ و مهم بودند ؛ یکی از این آرزوهای قشنگش رفتن به یک پارک بزرگ بود تا بچه ها رو ببینه و با اونا دوست بشه ، ولی خب اون قورباغه بود ، همه زندگیش تو جنگل بود و تو دریاچه ، آدم بزرگ هام که تو پارک و بین خودشون اون رو راه نمیدادن .
ولی یه روز از روزای قشنگ خدا ، بین صدای قشنگ بلبل ها و شرشر آبشار ، یه پسر بچه ناز که از دعوا با دوستاش ناراحت بود به سمت جنگل میره و تو جنگل چشمش به یک دریاچه می خوره که یک قورباغه گوشه ای نشسته و غصه میخوره ، پسر بچه با یک سرفه الکی نظر قورباغه رو به خودش جلب میکنه و قورباغه وقتی متوجه اون میشه بدو بدو به سمت پسرک میره و میگه :« اسمت چیه؟!» پسر گفت :« علی . اسم تو چیه ؟» قورباغه سریع گفت :« من قورباغم ، ولی تو میتونی قوری مهربونه صدام کنی » پسر خندید و گفت :« قوری مهربونه! چه اسم قشنگی» قورباغه با ذوق گفت :« با من دوست میشی؟» علی هم که خیلی تنها بود سریع گفت :« آره حتما ، اینطوری یه دوست پیدا میکنم و هرورز باهاش یک عالمه حرف میزنم .» قورباغه هم که از خوشحالی بال در آورده بود و از چشماش قلب میزد بیرون گفت :« آره ، آره! تازه منم کلی قصه بلدم که برات بگم .»
علی هم با ذوق گفت :« منم یک خواب قشنگ دیدم ، میخوای بگم برات؟» و قورباغه قبول کرد و علی شروع کرد به گفتن .
پیرو قرارداد شماره 103/ق/9606 در تاریخ 96/06/13، یعقوب ذاکری درباغی از طرف موسسه نیکوکاری مهربانه به عنوان مسوول اجرای پروژه تعیین شده است.
سوابق و پیشینه
<p><p> &nbsp;یعقوب ذاکری درباغی معلم مدارس چندپایه روستای شهرستان میناب در استان هرمزگان. گه گاهی می نویسم و آثاری نیز منتشر کردم. علاقمند به هنر. هنر عکاسی، معرق، نقاشی و... علاقمند فضای مجازی به خصوص کسب و کارهای نوپا و جدید مجازی.</p> <p> سعی کردم در کنار زندگی کردن گه گاهی درست زندگی کردن رابه دیگران آموزش بدم و همراه با شما خوبان مهربانی را در سرزمینم بکارم.</p> <p> تاکنون امورات خیریه بسیاری از طریق سیستم مهربانه و خارج از مهربانه به سرانجلم خوبی رساندیم. چیزی حدود تامین بیش از 300 میلیون تومان برای درمان، تجهیز و ساخت و ساز، توانمندسازی، خرید وسایل زندگی و مواد غذایی، اهدا و تجهیز کتابخانه های مدارس و روستایی و خرید وسایل ضروری و ...</p> <p> اولویت من توانمندسازی و کمک به افراد و دانش آموزان مستعد سرزمینم است و در کنار آن تامین مایحتاج و وسایل ضروری و تامین تجهیزات مدارس نیز با عزیزان همراهی میکنم.</p> <p> بنده بر این باورم که با همراهی و همکاری شما می توانیم واسطه ی خیر و منتشر کننده ی مهربانی و انسانیت باشیم و دل هایی را شاد و بهتر زندگی کردن را به ارمغان بیاوریم.</p> <p> میناب-هرمزگان</p> <p> تعدای از پروژه های ما به عنوان نماینده در مهربانه:</p> <p> <a href="https://mehrabane.ir/profile/zakeriyaghub">https://mehrabane.ir/profile/zakeriyaghub</a></p> <p> برای آشنایی با فعالیت های ما پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید:</p> <p> <a href="https://www.instagram.com/yaghubzakeri/">https://www.instagram.com/yaghubzakeri/</a></p></p>